واندا و آدم فضایی

قسمت 1

قسمت اول

در یک روز بارانی واندا و دوست فضایی اش در خانه بازی می کنند. با تمام شدن باران، رنگین کمان در آسمان ظاهر می شود، واندا و دوست فضایی اش تصمیم می گیرند که به یک ماجراجویی بروند و پایان رنگین کمان را پیدا کنند و...

قسمت 2

قسمت دوم

آدم فضایی دوست ندارد که حباب هایی که واندا می سازد به این زودی بترکند، بنابراین از جادویش استفاده می کند تا حباب هایی نترکیدنی بسازد و...

قسمت 3

قسمت سوم

از واندا و آدم فضایی خواسته شده که تخم کدو تنبل ها را بکارند. آدم فضایی نمی تواند منتظر رشد کدو تنبل ها بماند. او با استفاده از کمی جادو باعث می شود که کدوها خیلی زود رشد کنند اما اوضاع از کنترل آنها خارج می شود و...

قسمت 4

قسمت چهارم

واندا یک فلوت دارد. آدم فضایی که نمی داند این وسیله برای چه کاری است، کارهای مختلفی را با آن امتحان می کند. در نهایت واندا و آدم فضایی موفق می شوند که یک موسیقی گوشنواز اجرا کنند و...

قسمت 5

قسمت پنجم

واندا و دوست آدم فضایی اش در حال تماشای ستاره ها هستند. واندا دلش می خواهد یک ستاره داشته باشد. او تمام تلاشش را می کند که یک ستاره را بگیرد و...

قسمت 6

قسمت ششم

زمانی که خواهرها و بردارهای واندا صدف های قلعه شنی او را می برند، آدم فضایی به کمک می آید. او دریا را منجمد می کند تا آنها بتوانند صدف های بیشتری جمع کنند و...

قسمت 7

قسمت هفتم

پاییز فرا رسیده و واندا به آدم فضایی می آموزد که چگونه برگ ها را بگیرد. آدم فضایی از جادویش استفاده می کند تا فرشی از برگ ها درست کند و...

قسمت 8

قسمت هشتم

آدم فضایی یاد می گیرد که چطور لی لی بازی کند، اما پیدا کردن سنگ برایش مشکل است و...

قسمت 9

قسمت نهم

روز مهمانی پدر واندا، ابری سفید در آسمان دیده می شود. واندا و آدم فضایی دلشان می خواهد که با آن ابر بازی کنند اما آن ابر خیلی بالاست. وقت آن رسیده که آدم فضایی از جادوی خودش استفاده کند اما...

قسمت 10

قسمت دهم

واندا متوجه می شود که آدم فضایی از ترس سایه خودش در سفینه فضایی اش قایم شده است. واندا به آدم فضایی توضیح می دهد که سایه چیست و اینکه هر کسی یک سایه دارد و...

قسمت 11

قسمت یازدهم

واندا و آدم فضایی یک سنجاقک را دنبال می کنند اما زمانی که سنجاقک به روی دریاچه می رود آنها نمی توانند به بازی شان ادامه دهند. تا اینکه آدم فضایی با استفاده از جاودی خودش، یک گل نیلوفر آبی را به یک قایق تبدیل می کند و...

قسمت 12

قسمت دوازدهم

واندا،‌ آدم فضایی به همراه خواهر و برادرهایش و سنجاب ها و اردک ها قایم موشک بازی می کنند. آدم فضایی با استفاده از قابلیت استتار خود پیروز می شود و...

قسمت 13

قسمت سیزدهم

واندا می خواهد برای اتاقش کاغذ دیواری جدید انتخاب کند. مادرش از او می پرسد که چه رنگی را دوست دارد. واندا و آدم فضایی به دنبال رنگ آبی مورد علاقه واندا می گردند و...

قسمت 14

قسمت چهاردهم

واندا و آدم فضایی یک غار پیدا می کنند. واندا می ترسد که به تاریکی وارد شود، پس آدم فضایی با استفاده از جادوی خود و نور خورشید، دو مشعل برای خودشان درست می کند و...

قسمت 15

قسمت پانزدهم

آدم فضایی دلش برای خانه و خانواده اش تنگ شده است؛ پس واندا را با خودش به دیدن خانواده و سیاره اش می برد و...

قسمت 16

قسمت شانزدهم

روز مادر است و پدر واندا برای مادرش یک مهمانی ترتیب داده است. واندا و آدم فضایی می خواهند یک باغ گل سنگی برای مادرش درست کنند اما نیاز دارند که گل های زیادی پیدا کنند. پس راهی جستجو می شوند و...

قسمت 17

قسمت هفدهم

واندا و آدم فضایی به همراه خواهر و برادرهایش بازی وسطی را انجام می دهند اما واندا از گرفتن توپ خسته می شود. آدم فضایی سعی می کند با جادو به او کمک کند و...

قسمت 18

قسمت هجدهم

واندا تصمیم می گیرد یک عکس خانوادگی بگیرد تا بتواند آن را پیش خانواده آدم فضایی در سیاره اش ببرد و آن عکس را به آنها نشان دهد و...

قسمت 19

قسمت نوزدهم

واندا و آدم فضایی در گودالی پر از گل بازی می کنند که یک تپه بزرگ پیدا می کنند. آنها می خواهند از آن تپه بالا بروند و از روی آن سر بخورند اما تپه بسیار لیز است و...

قسمت 20

قسمت بیستم

واندا و آدم فضایی که فکر می کنند ماه از پنیر ساخته شده است، سوار موشک می شوند و به ماه می روند تا پنیر مورد علاقه پدر واندا را پیدا کنند. اما هیچ پنیری در ماه نیست و...

قسمت 21

قسمت بیست و یکم

واندا آواز بلبلی را می شنود و آرزو می کند کاش او هم می توانست مانند آن آواز بخواند، اما آدم فضایی صدای خود را عوض می کند تا واندا صدای آواز بلبل را بشنود و...

قسمت 22

قسمت بیست و دوم

وقتی عسل بابا خرگوشه برای کیک عسلی اش تمام می شود، واندا و آدم فضایی به دنبال زنبورهای عسل می گردند. آنها ملکه زنبور را پیدا می کنند و...

قسمت 23

قسمت بیست و سوم

روز بسیار گرمی است و همه در باغ هستند. بابا خرگوشه در حال آبیاری باغ است تا واندا و آدم فضایی کمک کنند. واندا یک آفتابگردان غمگین پیدا می کند، اما...

قسمت 24

قسمت بیست و چهارم

واندا در حال آموزش نقاشی به آدم فضایی است و سپس یک اسب آبی بنفش می کشد. آدم فضایی از جادوی خود استفاده می کند تا آن را زنده کند، اما...

قسمت 25

قسمت بیست پنجم

واندا و آدم فضایی نمی توانند در مورد بازی کردن به توافق برسند و هر دو به دنبال دوستان دیگری می گردند. آنها به زودی متوجه می شود که...

قسمت 26

قسمت بیست و ششم

واندا و دوست فرازمینی اش با یک عنکبوت به نام جک دوست می شوند و...

قسمت 27

قسمت بیست و هفتم

امروز روز بابا خرگوشه است و واندا می ‌خواهد به پدرش یک چیز خاص بدهد. واندا به دنبال آجیل مورد علاقه اش می گردد، اما نمی تواند آنها را پیدا کند و...

قسمت 28

قسمت بیست و هشتم

واندا و آدم فضایی پس از ناپدید شدن همه هویج هایشان، برای خوردن چیزی برای شام به راه می افتند. همه شاه بلوط ها در بالای درخت قرار دارند، اما...

قسمت 29

قسمت بیست و نهم

واندا و آدم فضایی از علف و کدو تنبل آلات موسیقی می سازند و آنها را برای نشان دادن خانواده آدم فضایی می برند و...

قسمت 30

قسمت سی ام

واندا و آدم فضایی در حال باغبانی با بابا خرگوشه هستند و با کرمی به نام جیم ملاقات می کنند. آنها از جادو برای کشف دنیای زیر پای خود استفاده می کنند و...

قسمت 31

قسمت سی و یکم

واندا و آدم فضایی تصمیم می گیرند تا با یک اسکوتر برقی به فضا بروند، اما متوجه می شوند که خواهر کوچک واندا به کمک نیاز دارد و...

قسمت 32

قسمت سی و دوم

واندا و آدم فضایی یک تخم مرغ اردک پیدا می کنند که از تخم بیرون می آید و به جای صدای اردک صدای عجیبی از خود در می آورد و...

قسمت 33

قسمت سی و سوم

وقتی واندا و آدم فضایی به دنبال قاصدک می روند، آنها یک درخت چنار با دانه های هلیکوپتری شکل پیدا می کنند و...

قسمت 34

قسمت سی و چهارم

وقتی واندا و آدم فضایی به سیاره آدم فضایی برمی گردند، خانواده واندا برای آدم فضایی هدایایی تهیه می کنند. بدون اینکه آنها متوجه شوند، گوسفندی با آنها وارد سفینه فضایی می شود و...

قسمت 35

قسمت سی و پنجم

بابا خرگوشه مقداری آب هویج گازدار درست می کند و باعث می شود تا همه حیوانات سکسکه کنند و...

قسمت 36

قسمت سی و ششم

مامان خرگوشه در حال انجام تمریناتش است. واندا و آدم فضایی به او ملحق می‌شوند، اما ادامه دادن به آنها برایشان خیلی سخت است و...

قسمت 37

قسمت سی و هفتم

واندا و آدم فضایی زیر باران با گوسفندها و اردک‌ ها بازی می ‌کنند و آدم فضایی با استفاده از جادو، برای واندا از قطرات باران گردنبند درست می کند و...

قسمت 38

قسمت سی و هشتم

جادوی آدم فضایی زمانی تحت تأثیر قرار می گیرد که او یک حشره را از خواهر کوچکش می گیرد و باعث می شود تا...

قسمت 39

قسمت سی و نهم

یک خرچنگ از واندا و آدم فضایی می خواهد تا به دنبال دوستش که یک ستاره دریایی است، بگردند و آن را پیدا کنند و...

قسمت 40

قسمت چهلم

زمانی که واندا و آدم فضایی متوجه می شوند که آدم فضایی قلقلک نیست، تصمیم می گیرند تا باعث قلقلک او شوند و...

قسمت 41

قسمت چهل و یکم

واندا و آدم فضایی در حال بازی هستند، اما بازی آنها توسط همه خراب می ‌شود، بنابراین تصمیم می ‌گیرند با استفاده از جادوی آدم فضایی، یک لانه بسازند و...

قسمت 42

قسمت چهل و دوم

آدم فضایی در حال هل دادن واندا و دو سنجاب در یک چرخ دستی است. آنها از تپه پایین می آیند و از درختان و گاوها عبور می کنند و...

قسمت 43

قسمت چهل و سوم

واندا و آدم فضایی از بازی کردن در سیاره آدم فضایی لذت می برند، اما آنها باید به موقع به خانه برگردند و...

قسمت 44

قسمت چهل و چهارم

وقتی آدم فضایی احساس بدی پیدا می کند، واندا او را به سیاره اش می برد تا خانواده اش را ببیند. سپس مادرش او را نزد کوکتور می ‌برد، اما...

قسمت 45

قسمت چهل و پنجم

واندا در حال تمرین فلوت خود است، بنابراین آدم فضایی تصمیم می گیرد با ساز خود، کومپت به او بپیوندد، اما متوجه می ‌شود که هیچکس از صدایی که ایجاد می ‌کند خوشش نمی ‌آید و...

قسمت 46

قسمت چهل و ششم

وقتی بابا یک مهمانی در باغ برگزار می کند، یک ابر سفید بزرگ در آسمان می چرخد. واندا و آدم فضایی می خواهند با آن بازی کنند، اما...

قسمت 47

قسمت چهل و هفتم

واندا، آدم فضایی را با تمام تفریحاتی که می توانند با برف داشته باشند آشنا می کند، اما آدم فضایی با جادوی خود دست به کار می شود و...

قسمت 48

قسمت چهل و هشتم

واندا و آدم فضایی به سیاره آدم فضایی می روند تا برای تولد اسلوکوچ یک چیز مهم پیدا کنند، اما به زودی متوجه می شوند که...

قسمت 49

قسمت چهل و نهم

واندا و آدم فضایی به دنبال گلی به نام زنگوله آبی می روند و آدم فضایی از جادو برای ایجاد هولوگرام از گل ها استفاده می کند تا واندا بتواند آنها را در زندگی واقعی ببیند و...

قسمت 50

قسمت پنجاهم

آدم فضایی به دلیل سرد بودن بیش از حد برف، آن را دوست ندارد، بنابراین واندا به او پیشنهاد می کند که با دویدن خود را گرم کنند و...

قسمت 51

قسمت پنجاه و یکم

واندا و آدم فضایی به یک ماجراجویی در جنگل می روند و سپس تصمیم می گیرند تا راهی سفری به دور دنیا شوند و...

قسمت 52

قسمت پنجاه و دوم

وقتی آدم فضایی، واندا را برای شام به سیاره اش می برد، خانواده و آدم فضایی می خواهند در مورد سیاره خرگوش ها بیشتر بدانند و...