کلانتر کلی

قسمت 1

قسمت 1

این انیمیشن تولید کمپانی فیلم سازی دیزنی است. کیتی کت، کلانتر شهر است. او مسئولیت دارد مطمئن شود که همیشه صلح و صفا در شهر برقرار است.

قسمت 2

قسمت 2

این انیمیشن تولید کمپانی فیلم سازی دیزنی است. کیتی کت، کلانتر شهر است. او مسئولیت دارد مطمئن شود که همیشه صلح و صفا در شهر برقرار است.

قسمت 3

قسمت 3

این انیمیشن تولید کمپانی فیلم سازی دیزنی است. کیتی کت، کلانتر شهر است. او مسئولیت دارد مطمئن شود که همیشه صلح و صفا در شهر برقرار است.

قسمت 4

قسمت 4

این انیمیشن تولید کمپانی فیلم سازی دیزنی است. کیتی کت، کلانتر شهر است. او مسئولیت دارد مطمئن شود که همیشه صلح و صفا در شهر برقرار است.

قسمت 5

قسمت 5

این انیمیشن تولید کمپانی فیلم سازی دیزنی است. کیتی کت، کلانتر شهر است. او مسئولیت دارد مطمئن شود که همیشه صلح و صفا در شهر برقرار است.

قسمت 6

قسمت 6

این انیمیشن تولید کمپانی فیلم سازی دیزنی است. کیتی کت، کلانتر شهر است. او مسئولیت دارد مطمئن شود که همیشه صلح و صفا در شهر برقرار است.

قسمت 7

قسمت 7

توبی خودش را به مریضی می زند.

قسمت 8

قسمت 8

پک و توبی داوطلب می شوند که یک کالسکه را تا اسکری پریری برانند.

قسمت 9

قسمت 9

عمو بان درس مهمی درباره گوش کردن به دیگران یاد می گیرد.

قسمت 10

قسمت 10

یک موش جهنده که گم شده به شهر می آید و آشوب به پا می کند.

قسمت 11

قسمت 11

اسپارکی نگران است که یک ماشین بخار شیک جایش را در دل کلی بگیرد.

قسمت 12

قسمت 12

در نبود کلی، پک نقش کلانتر را بازی می کند و حسابی در این نقش جوگیر می شود!

قسمت 13

قسمت 13

درست قبل از اولین عکس شهر، روی بینی توبی یک برآمدگی بزرگ در می آید.

قسمت 14

قسمت 14

پک از دست توبی عصبانی می شود و می فهمد باید برای از کوره در رفتنش از او عذرخواهی کند.

قسمت 15

قسمت 15

اسپارکی لیز می خورد و درست پیش از یک مسابقه بزرگ بشکه اعتماد به نفسش را از دست می دهد.

قسمت 16

قسمت 16

اسپارکی لیز می خورد و درست پیش از یک مسابقه بزرگ بشکه اعتماد به نفسش را از دست می دهد.

قسمت 17

قسمت 17

توبی با مراقبت از گاوها برای خود درآمد زایی می کند. کلی تلاش می کند جلوی دو پرنده را از دزدیدن محصولات کشاورز استینکی بگیرد.

قسمت 18

قسمت 18

توبی با مراقبت از گاوها برای خود درآمد زایی می کند. کلی تلاش می کند جلوی دو پرنده را از دزدیدن محصولات کشاورز استینکی بگیرد.

قسمت 19

قسمت 19

زمانیکه پک اسبی سریع تر را امتحان می کند اما اسب کاری نمی کند، کلمنتاین برای نجات از راه می رسد.

قسمت 20

قسمت 20

زمانیکه پک اسبی سریع تر را امتحان می کند اما اسب کاری نمی کند، کلمنتاین برای نجات از راه می رسد.

قسمت 21

قسمت 21

پس از آنکه یک طوفان از شهر عبور می کند، پک با یک قهرمان اشتباه گرفته می شود

قسمت 22

قسمت 22

پس از آنکه یک طوفان از شهر عبور می کند، پک با یک قهرمان اشتباه گرفته می شود.

قسمت 23

قسمت 23

ساکنان شهر کشاورز استینکی را غرق در هدیه می کنند و با او مانند یک پادشاه رفتار می کنند تا بتوانند مقداری از فلفل های نایابش را بردارند.

قسمت 24

قسمت 24

ساکنان شهر کشاورز استینکی را غرق در هدیه می کنند و با او مانند یک پادشاه رفتار می کنند تا بتوانند مقداری از فلفل های نایابش را بردارند.

قسمت 25

قسمت 25

پک و توبی می خواهند به کلمنتاین پرواز کردن را بیاموزند. درتی دت و داستی نیز در طول رقابت های سالیانه شهر به شدت حس رقابتی پیدا می کنند

قسمت 26

قسمت 26

پک و توبی می خواهند به کلمنتاین پرواز کردن را بیاموزند. درتی دت و داستی نیز در طول رقابت های سالیانه شهر به شدت حس رقابتی پیدا می کنند.

قسمت 27

قسمت 27

کلانتر کلی در یک دره عمیق گیر می کند. پک اشتباهی چند تن از اهالی شهر را متهم به دزیدن معجونش می کند.

قسمت 28

قسمت 28

کلانتر کلی در یک دره عمیق گیر می کند. پک اشتباهی چند تن از اهالی شهر را متهم به دزیدن معجونش می کند.

قسمت 29

قسمت 29

یکی از طوطی های پریسیلا فرار می کند. کل مردم شهر با چوب حرکات موزون می کنند.

قسمت 30

قسمت 30

یکی از طوطی های پریسیلا فرار می کند. کل مردم شهر با چوب حرکات موزون می کنند.

قسمت 31

قسمت 31

پریسیلا همه کلوچه های مسابقه کلوچه خوری را می خورد و از خودش داستانی درباره دزد کلوچه می سازد. عمو بان طلای تقلبی را با طلای اصل اشتباه می گیرد.

قسمت 32

قسمت 32

پریسیلا همه کلوچه های مسابقه کلوچه خوری را می خورد و از خودش داستانی درباره دزد کلوچه می سازد. عمو بان طلای تقلبی را با طلای اصل اشتباه می گیرد.

قسمت 33

قسمت 33

It's Ella's birthday and the townspeople are preparing a surprise party. While Ella is hosting "Dairy Days", the milk thief arrives and steals all the milk with an elaborate plan.

قسمت 34

قسمت 34

تولد الا است و مردم شهر مشغول تدارک یک مهمانی غافلگیرانه هستند. درحالیکه الا میزبان «روزهای لبنیاتی» است، دزد شیر از راه می رسد و با نقشه ای مفصل، همه شیرها را می دزدد.

قسمت 35

قسمت 35

این انیمیشن تولید کمپانی فیلم سازی دیزنی است. کیتی کت، کلانتر شهر است. او مسئولیت دارد مطمئن شود که همیشه صلح و صفا در شهر برقرار است.

قسمت 36

قسمت 36

پک و توبی، پتوی کلی را ریش ریش می کنند. کشاورز استینکی ظاهرش را عوض می کند.

قسمت 37

قسمت 37

پک و توبی، پتوی کلی را ریش ریش می کنند. کشاورز استینکی ظاهرش را عوض می کند.

قسمت 38

قسمت 38

وقتی پک و توبی خورشید را به دام می اندازند تا در طول شب سروصدا نکند، بیش تر از آنکه مشکلی را حل کنند دردسر درست می کنند.

قسمت 39

قسمت 39

وقتی پک و توبی خورشید را به دام می اندازند تا در طول شب سروصدا نکند، بیش تر از آنکه مشکلی را حل کنند دردسر درست می کنند.

قسمت 40

قسمت 40

وقتی توبی یک ریش مصنوعی می گذارد و به دردسر می افتد، یاد می گیرد که خودش باشد. در جریان مسابقه آشپزی سالانه شهر، غرور داک دردسرساز می شود

قسمت 41

قسمت 41

در روز مخصوص ماهیگیری توبی و پک، توبی با دوست مخصوص جدیدی آشنا می شود. درتی و داستی یاد می گیرند گاهی کسانی که کم تر از همه از آن ها انتظار داری به دادت می رسند.

قسمت 42

قسمت 42

در روز مخصوص ماهیگیری توبی و پک، توبی با دوست مخصوص جدیدی آشنا می شود. درتی و داستی یاد می گیرند گاهی کسانی که کم تر از همه از آن ها انتظار داری به دادت می رسند.

قسمت 43

قسمت 43

وقتی یک نفر برای توبی قلدربازی در می آورد، کلانتر کلی پا پیش می گذارد و به او اطمینان می دهد که اگر حرفش را بزند کسی به او نمی گوید دهن لق. کلانتر کلی از اهالی شهر می خواهد که بعد از طوفان گردوخاک، همه پول روی هم بگذارند و دستی به سر و روی شهر بکشند.

قسمت 44

قسمت 44

وقتی یک نفر برای توبی قلدربازی در می آورد، کلانتر کلی پا پیش می گذارد و به او اطمینان می دهد که اگر حرفش را بزند کسی به او نمی گوید دهن لق. کلانتر کلی از اهالی شهر می خواهد که بعد از طوفان گردوخاک، همه پول روی هم بگذارند و دستی به سر و روی شهر بکشند.

قسمت 45

قسمت 45

وقتی پک موقع بالا رفتن از کوه آرزوها از مسیر اشتباه می رود، مردم شهر را به دردسر می اندازد. آقای دیلو یک شعر برای رایمین رودئو نوشته اما از اینکه جلوی مردم شهر حرف بزند وحشت دارد.

قسمت 46

قسمت 46

وقتی پک موقع بالا رفتن از کوه آرزوها از مسیر اشتباه می رود، مردم شهر را به دردسر می اندازد. آقای دیلو شعری برای رایمین رودئو نوشته اما از اینکه جلوی مردم شهر آن را بخواند اضطراب دارد.