اسکردی سنجابه

قسمت 1

قسمت 1

وقتی روی یونیفرم اسکردی، یک لکه ظاهر می شود، او یونیفرم باب را به تن می کند تا آن لکه را بپوشاند. این در حالی است که...

قسمت 2

قسمت 2

موهای اسکردی از فرم و حالت عادی خارج شده است. البته او برای ورود به تورنمنت پدل بال، باید این مشکل را برطرف کند و...

قسمت 3

قسمت 3

در پی رویدادهای غیرمنتظره، اسکردی یک سکه کم ارزش را پیدا می کند و آن را طلسم خوش شانسی خودش به حساب می آورد و...

قسمت 4

قسمت 4

اسکردی به این نتیجه می رسد که مدیریت یک خواربارفروشی، کار چندان ساده ای نیست. در ادامه، او سخت تلاش می کند که...

قسمت 5

قسمت 5

پس از برگزاری مسابقه پدل بال، اسکردی موفق می شود که در رختکن با اعضای تیم پدل داگز ملاقات نماید. این در حالی است که...

قسمت 6

قسمت 6

در پی اتفاقات غیرمنتظره، گیاه خانگی اسکردی ناپدید می شود. مدتی بعد، اسکردی متوجه می شود که گیاهش در منزل سالی فیشلیپس قرار دارد و...

قسمت 7

قسمت 7

پس از آنکه رکس برای اسکردی ایجاد دردسر می کند، اسکردی سعی می کند که برای مقابله با او، از دیگران کمک بگیرد. این در حالی است که...

قسمت 8

قسمت 8

اسکردی و پدی می خواهند توپ طلای پدل بال را به چنگ آورند، در حالی که این توپ قبلاً فروخته شده است. در ادامه، آنها تلاش می کنند که...

قسمت 9

قسمت 9

وقتی اسکردی درون وان حمام می افتد، مقداری آب وارد گوش او می شود. در ادامه، این حادثه باعث می شود که او شغلش را از دست بدهد و...

قسمت 10

قسمت 10

پس از آنکه اسکردی زندگی سالی را نجات می دهد، سالی تصمیم می گیرد که تا آخر عمر، از اسکردی در برابر خطرات مختلف محافظت کند و...

قسمت 11

قسمت 11

در شرایطی که ظاهر فروشگاه بسیار تجملی شده است، اسکردی تلاش می کند که اوضاع را به روال عادی باز گرداند و...

قسمت 12

قسمت 12

سکردی تصمیم می گیرد که در رقابتی با عنوان آقای بالسای فوق العاده حضور پیدا کند. در ادامه، او پشیمان می شود و...

قسمت 13

قسمت 13

پدی می خواهد باعث اخراج اسکردی از محل کار شود. در ادامه، اسکردی باید برای نجات کسب و کار خود تلاش کند و...

قسمت 14

قسمت 14

یک عروسک جدید در میان ساکنین شهر بالسا بسیار محبوب می شود. در ادامه ماجرا، اتفاقات عجیبی رخ می دهد که...

قسمت 15

قسمت 15

اسکردی قول می دهد که بر ترس خود غلبه کند و سوار یک ترن هوایی بسیار بزرگ شود. در ادامه، او درمی یابد که...

قسمت 16

قسمت 16

اسکردی به دنبال کشف این موضوع می رود که چرا خوراکی مورد علاقه او دیگر تولید نمی شود و...

قسمت 17

قسمت 17

دختربچه ای بلوطی که مجموعه اسکردی را کامل می کند، برداشته است. اسکردی بایستی او را راضی کند که بلوط را به او بازگرداند و...

قسمت 18

قسمت 18

اسکردی با قهرمان زندگی اش ملاقات می کند و سعی می کند به او کمک کند که شهرت و اعتبار خود را دوباره به دست آورد و...

قسمت 19

قسمت 19

اسکردی نگهبان شب است. او به هنگام نگهبانی با یک دزد مواجه می شود و...

قسمت 20

قسمت 20

اسکردی برای اینکه دوستش را تحت تاثیر قرار دهد برای بازی به یک نمایش وارد می شود و...

قسمت 21

قسمت 21

اسکردی تلاش می کند تا از یک تعطیلات ترسناک فرار کند و...

قسمت 22

قسمت 22

اسکردی یک صندوق پیشنهادات می گیرد و...

قسمت 23

قسمت 23

پس از دزدیده شدن توپ های تنیس، اردوگاه قوانین سختگیرانه ای را اجرا می کند و...

قسمت 24

قسمت 24

اسکردی گزارشگر جدید برنامه پیش بینی آب و هوا در تلویزیون می شود و...

قسمت 25

قسمت 25

اسکردی برای یک فروشگاه رقیب شروع به کار می کند که کارکنان آشنایی دارد و...

قسمت 26

قسمت 26

زمانی که یک تبهکار تهدید می کند که تمامی خوراکی های فروشگاه را می خورد، اسکردی سنجابه باید از فروشگاه محافظت کند و...

قسمت 1

قسمت 1

اسکردی تلاش می کند تا آرزوهای نستور را برآورده کند و تصمیم می گیرد تا...

قسمت 2

قسمت 2

پس از اینکه کیف پول اسکردی دزدیده می شود، او مجبور است تا برای پیدا کردن آن در یک مکان کار کند و...

قسمت 3

قسمت 2

ریچارد با گیا‌ه‌های خانگی دیگر مبارزه می‌کند.

قسمت 4

قسمت 4

یک ربات به پیش اسکردی می آید، اما بیش از حد زورگو و آزاردهنده است که...

قسمت 5

قسمت 5

اسکردی سعی می کند تا برای اینکه ریچارد در یک مسابقه برنده شود، به او کمک کند و...

قسمت 6

قسمت 6

اسکردی و دیو تصمیم می گیرند تا به کوهستان بروند، اما سپس متوجه می شوند که...

قسمت 7

قسمت 7

همه در شهر بالسا به طور غیرمنتظره ای تبدیل به زامبی می شوند و.

قسمت 8

قسمت 8

دیو دچار یک دردسر تازه می شود و باید تلاش کند تا آن را حل کند و.

قسمت 9

قسمت 9

اسکردی و پدی با یکدیگر شوخی کنند، اما سپس وارد جنگ شوخی می شوند و...

قسمت 10

قسمت 10

اسکردی به دیو کمک می کند تا زمانی که مشکلش حل شود، شغل مناسبی برای او پیدا کند و...

قسمت 11

قسمت 11

یکی از دندان های اسکردی می افتد و اکنون او سعی می کند تا مولار را فریب دهد و...

قسمت 12

قسمت 12

اسکردی شخصیت مخفی جاسوسی میلدرد را کشف می کند و متوجه می شود که...

قسمت 13

قسمت 13

موما، اسکردی و نستور را مجبور می کند تا با یکدیگر یک تیم تشکیل دهند و...

قسمت 14

قسمت 14

اسکردی با مادربزرگ نستور روبرو می شود و تصمیم می گیرد تا از او مراقبت کند و...

قسمت 15

قسمت 15

اسکردی با یک ربات در محل کار جایگزین می شود و سپس تلاش می کند تا...

قسمت 16

قسمت 16

اسکردی تصمیم می گیرد تا همه دوستانش را در شب هالووین بترساند و...

قسمت 17

قسمت 17

اسکردی به دنبال خیارشور است، اما به زودی با مشکل روبرو می شود و...

قسمت 18

قسمت 18

اسکردی داستان پلیسی مورد علاقه اش را می سازد و بازی می کند و

قسمت 19

قسمت 19

اسکردی برای محافظت از شهر بالسا در برابر یک هیولای خطرناک همه تلاشش را می کند و...

قسمت 20

قسمت 20

دو فروشگاه برای رسیدن به یک میلیون مشتری، با یکدیگر رقابت می کنند و..

قسمت 21

قسمت 21

یک فروشنده عجیب تصمیم می گیرد تا اسکردی را فریب دهد و...

قسمت 22

قسمت 22

نستور شغل خود را به خاطر برادرش، لستور از دست می دهد و...

قسمت 23

قسمت 23

مربی اسکردی، دیو را مجبور می کند تا برای به دست آوردن لوازم تمیز کاری همه تلاشش را بکند و...

قسمت 24

قسمت 24

اسکردی متوجه رازی درباره پدی می شود و تصمیم می گیرد که...

قسمت 25

قسمت 25

دیو به یک سلبریتی معروف تبدیل می ‌شود، اما دوستی اش با اسکردی خراب می شود و...

قسمت 26

قسمت 26

یک نقشه گنج، اسکردی و دوستانش را به یک ماجراجویی هدایت می کند و...

قسمت 1

قسمت 1

اسکردی برای سالی یک شغل مربوط به خوانندگی پیدا می کند و از این کارش پشیمان می شود چرا که...

قسمت 2

قسمت 2

موش خرمای بالسا یک هیولا است و نمی تواند با دنیای بیرون روبرو شود؛ اسکردی به او کمک می کند که با دنیای بیرون ارتباط برقرار کند و...

قسمت 3

قسمت 3

اسکردی و فیلمور برای یک مسابقه گروهی با یکدیگر یک تیم تشکیل می دهند اما...

قسمت 4

قسمت 4

دیو بی وقفه سکسکه می کند و همه کلافه شده اند. اسکردی تلاش می کند تا سکسکه او را بند بیاورد و...

قسمت 5

قسمت 5

ریچارد با گیاهان خانگی نبردی به راه می اندازد، او می خواهد قوی ترین گیاه جهان را بخورد و...

قسمت 6

قسمت 6

یک کتابچه پیش بینی آب و هوا که بسیار دقیق است، پیش بینی کرده است که طوفان بزرگی در راه است و این مسئله اوضاع را بهم ریخته است و...

قسمت 7

قسمت 7

جاروبرقی جدید اسکردی آنقدر خوب و قوی است که تمامی مردم شهر بالسا را به موجوداتی تنبل تبدیل کرده است. همه منتظرند تا اسکردی خانه های آنها را تمیز کند و...

قسمت 8

قسمت 8

دیو خانه اش را از دست می دهد اما اسکردی دلش نمی خواهد که دیو به خانه او بیاید چرا که بسیار نامرتب و کثیف است و.

قسمت 9

قسمت 9

سنجاب های فضایی به دعوت اسکردی پاسخ می دهند و به بالسا می آیند، اما آنها موجودات مشکوکی هستند و...

قسمت 10

قسمت 10

اسکردی از حس ششم خود استفاده می کند و جلوی یک دزدی برنامه ریزی شده از موزه را می گیرد و...

قسمت 11

قسمت 11

اسکردی باید داخل خواب های دیو برود تا بتواند او را به موقع بیدار کند تا بتوانند به برنامه های روز شنبه شان برسند و...

قسمت 12

قسمت 12

اسکردی خودش را بجای یک بازیگر معروف جا می زند اما بازیگر دیگر حاضر نمی شود که هویت اسکردی را به او بازگرداند و...

قسمت 13

قسمت 13

نستور تصمیم می گیرد که از خانه مادرش برود و مادرش نیز در عوض اسکردی را پسر جدید خودش معرفی می کند و...

قسمت 14

قسمت 14

زمانی که دیو با یک موتورسیکلت جدید رانندگی می کند، سعی می کند که شخصیتی منفی داشته باشد و...

قسمت 15

قسمت 15

دیو به اشتباه انگلی سمی را در شهر رها می کند، همه عاشق این انگل می شوند اما اسکردی می خواهد با آن مبارزه کند و...

قسمت 16

قسمت 16

راد به همه می گوید که اسکردی سنجاب جالبی نیست و مغازه استش اند هورد مشتری های خود را از دست می دهد و...

قسمت 17

قسمت 17

اسکردی هیپنوتیز شده است تا بتواند غریزه جمع آوری بلوط خود را مهار کند و...

قسمت 18

قسمت 18

اسکردی باید بتواند با شکست خودش در مسابقات اسکیت روی یخ در گذشته کنار بیاید تا بتواند به دوستانش برای پیروزی در این مسابقات کمک کند و...

قسمت 19

قسمت 19

اسکردی یک روز وقت دارد تا برای یک مهمانی برنامه ریزی کند اما همه می دانند که او سنجاب باحالی نیست و...

قسمت 20

قسمت 20

اسکردی مدعی است که همستیکورن افسانه ای را دیده است اما هیچ کس حرف او را باور نمی کند و...

قسمت 21

قسمت 21

بدن های اسکردی و دیو با هم عوض می شوند، آنها باید پیش از شروع مسابقات هات داگ خوری دوباره به حالت اولیه خود باز گردند و...

قسمت 22

قسمت 22

اسکردی به عنوان نماد خوش شانسی یک تیم استخدام می شود اما خیلی زود متوجه می شود که تیمش به اندازه ای که به نظر می رسد خوب نیست و...

قسمت 23

قسمت 23

اسکردی قدرت ویژه خود را کشف می کند، او می تواند تا یک ثانیه در آینده را ببیند و پیش بینی کند و...

قسمت 24

قسمت 24

اسکردی تلاش می کند تا راز هیتون را کشف کند چرا که می خواهد به عنوان هم تیمی او در مسابقات حضور یابد و...

قسمت 25

قسمت 25

اسکردی به اشتباه میلدرد را به عنوان یک جاسوس معرفی می کند. پس از دستگیری میلدرد، اسکردی تصمیم می گیرد تا طی یک ماموریت به نجات میلدرد برود و...

قسمت 26

قسمت 26

اسکردی از اینکه نتوانسته مدرک تحصیلی خود را بگیرد خجالت زده است، پس تصمیم می گیرد که به کالج باز گردد و...

قسمت 1

قسمت 1

نستور از گروه قرون وسطایی خود اخراج می شود، اسکردی باید پیش از اینکه بازرسی فروشگاه آغاز شود، نستور را از حالت افسردگی و ناراحتی خارج کند و...

قسمت 2

قسمت 4

زمانی که برنامه سیفتی کرنر به روی آنتن تلویزیون بالسا می رود، اسکردی کنترل برنامه خود را از دست می دهد و...

قسمت 3

قسمت 3

اسکری قبول می کند که از برادرزاده میلدرد نگهداری کند اما او را گم می کند و...

قسمت 4

قسمت 4

دیو بیمار می شود و اسکردی تلاش می کند تا رکورد بهبود او را بشکند و...

قسمت 5

قسمت 5

اسکردی یک حرکت جادویی انجام می دهد که سبب ناپدید شدن گرندماما می شود و...

قسمت 6

قسمت 6

ماما تلاش می کند تا از مدرسه لبخند فارغ التحصیل شود و...

قسمت 7

قسمت 7

اسکردی با یک عنکبوت خجالتی ملاقات می کند، او تلاش می کند تا عنکبوت را مجاب کند که از تار تنهایی خود بیرون بیاید و...

قسمت 8

قسمت 8

اسکردی می خواهد به همه ثابت کند که کارمند بسیار خوبی است اما زمانی که دیو ۲۷ نسخه کپی از خودش را تولید می کند، همه نقشه های اسکردی خراب می شوند و...

قسمت 9

قسمت 9

پس از یک ولگردی شبانه طولانی خطرناک، اسکردی باید به همه ثابت کند که بیگناه است و...

قسمت 10

قسمت 10

ماما فروشگاه را به دیو می بازد، اسکردی تلاش می کند تا همه امورات فروشگاه به مانند قبل به خوبی انجام شوند و...

قسمت 11

قسمت 11

باک دندانش را از دست می دهد و این مسئله سبب می شود که او اعتماد به نفس خود را از دست بدهد. اسکردی تصمیم می گیرد به او کمک کند و...

قسمت 12

قسمت 12

اسکردی و دیو تنها ماشین بستنی فروشی شهر را اداره می کنند و...

قسمت 13

قسمت 14

اسکردی باید تبلیغات هفتگی فروشگاه را بنویسد، او غرق در نوشتن می شود و فراموش می کند که هدفش از این کار چه بوده است و..

قسمت 14

قسمت 14

اسکردی با امید به اینکه شهر بالسا را به مکانی ایمن تر تبدیل کند به یک مربی تعلیم رانندگی تبدیل می شود و...

قسمت 15

قسمت 15

اسکردی تلاش می کند تا رابطه دیو و دین را دوباره با یکدیگر خوب کند و آنها را با هم آشتی دهد و...

قسمت 16

قسمت 16

اسکردی برای اینکه بتواند نیروهای خودش را داشته باشد، دروغ می گوید و...

قسمت 17

قسمت 17

از آنجایی که ریچارد، گلدان اسکردی، همیشه دلش می خواسته خواننده شود، اسکردی برایش یک جعبه صدا می خرد و...

قسمت 18

قسمت 18

یک دستگاه پیشگویی سکه ای به اسکردی چیزی را می گوید که او نمی خواهد بشنود و...

قسمت 19

قسمت 19

اسکردی تلاش می کند تا به دیو کمک کند که در یک مسابقه پیروز شود و جام را از آن خود کند اما...

قسمت 20

قسمت 20

اسکردی یک سنجاب ماقبل تاریخی را از داخل یک کوه یخ بیرون می آورد و به او کمک می کند که به دنیای جدید عادت کند و..

قسمت 21

قسمت 21

اسکردی در روز اهدای هدایا، چندین هدیه خوب دریافت می کند و..

قسمت 22

قسمت 22

اسکردی، دیو و میلی را تشویق می کند که با یکدیگر دوست شوند و.

قسمت 23

قسمت 23

اسکردی راهنمای دو نفر می شود، این دو نفر دزد هستند و از اسکردی سو استفاده می کنند و...

قسمت 24

قسمت 24

ماما چرخ های خرید جدید سفارش می دهد و اسکردی به فضا می رود و...

قسمت 25

قسمت 25

اسکردی تلاش می کند تا خانه اش را از چنگ یک مارشمالوی سرمایه دار فاسد نجات دهد و...

قسمت 26

قسمت 26

سمورهای شرور به شهر بالسا می آیند، اسکردی، دیو و میلدرد تلاش می کنند تا شهرشان را نجات دهند و...