کلیفورد سگ بزرگ قرمز

قسمت 1

قسمت ۱

امیلی الیزابت پس از خواندن یک کتاب در مورد دزدان دریایی، تصمیم می گیرد تا با کلیفورد به یک ماجراجویی دزدان دریایی برود. آنها نمی دانند که ماموریتی واقعی در انتظار آنها است و...

قسمت 2

قسمت ۲

امیلی الیزابت، کلیفورد و سامانتا اعلام می کنند که می خواهند نقش فضانوردانی را بازی کنند که به مریخ سفر می کنند. اما جک و پابلو نیز دقیقا همین فکر را دارند و...

قسمت 3

قسمت ۳

امیلی الیزابت و کلیفورد متوجه می شوند که چرخاندن تعدادی بچه گربه کاری به مراتب سخت تر از آن چیزی است که تصورش را می کردند و...

قسمت 4

قسمت ۴

امیلی الیزابت و کلیفورد تصمیم دارند تا شکلات ها و کلوچه هایی که به دست آورده اند را با بیلی تقسیم کنند. اما در طول مسیر با دوستان زیادی برخورد می کنند و مقداری از خوراکی هایشان را به آنها می دهند و...

قسمت 5

قسمت ۵

امیلی الیزابت و کلیفورد می خواهند بلندترین برج بیسکویتی را بسازند. اما مشکل اینجا است که کلیفورد دچار سکسکه شده و دائما برج آنها فرو می ریزد و...

قسمت 6

قسمت ۶

امیلی الیزابت می خواهد آهنگ خودش را بسازد. اما آنقدر سرگرم گرفتن نیرو برای گروه موسیقی اش می شود که تمرین را فراموش می کند و...

قسمت 7

قسمت ۷

امیلی الیزابت و کلیفورد برای گرفتن یک کتاب خاص به کتابخانه می روند. آنها متوجه می شوند که این کتاب ناپدید شده است، پس تصمیم می گیرند که آن را پیدا کنند و...

قسمت 8

قسمت ۸

روز به سرپرستی گرفتن حیوانات خانگی در جزیر بردول فرا رسیده است. امیلی الیزابت و کلیفورد تلاش می کنند تا به دوستانشان کمک کنند که دوستان خوبی برای خود پیدا کنند و...

قسمت 9

قسمت ۹

امیلی الیزابت و کلیفورد اولین اردوی خارج از خانه خود را در حیاط پشتی به همراه دوستانشان تجربه می کنند، صداهای ترسناکی آنها را می ترساند و...

قسمت 10

قسمت ۱۰

کلیفورد و دوستانش چندین اسنک شور را می خورند. آنها تشنه می شوند و به سراغ ظرف آب عمومی شان می روند و متوجه می شوند که این ظرف سر جای خودش نیست و...

قسمت 11

قسمت ۱۱

کلیفورد پس از یک روز که اتفاقات بدی را تجربه کرده آرزو می کند که ای کاش اندازه اش اینقدر بزرگ نبود. امیلی الیزابت به هنگام خواب داستان های گالیور را برای او می خواند و...

قسمت 12

قسمت ۱۲

خانم کلیتون به عنوان پستچی جدید به جزیره می آید. امیلی الیزابت و کلیفورد و دوستانشان به او کمک می کنند تا ماموریت های تحویل خود را به موقع انجام دهد و...

قسمت 13

قسمت ۱۳

نویسنده مورد علاقه پابلو قرار است به جزیره بیاید اما برنامه اش کنسل می شود. امیلی الیزابت و دوستانش تصمیم می گیرند تا پابلو را خوشحال کنند و...

قسمت 14

قسمت ۱۴

تاکر برای اینکه بتواند به طور رسمی یک سگ آتشنشان شود باید با ترس هایش کنار بیاید و تمامی چالش های مربوط به سگ های آتشنشان را به طور کامل انجام دهد و...

قسمت 15

قسمت ۱۵

امیلی الیزابت و دوستانش وانمود می کنند که ماشین های مسابقه هستند و در زمین گلی با یکدیگر مسابقه می دهند. اما تاکر دلش نمی خواهد آنها را همراهی کند چرا که از حمام می ترسد و...

قسمت 16

قسمت ۱۶

امیلی الیزابت، کلیفورد و دوستانشان تلاش می کنند تا با کمک یکدیگر یک فیلم برای مراسم شب فیلم بینی در هوای باز بسازند و...

قسمت 17

قسمت ۱۷

امیلی الیزابت، کلیفورد و دوستانشان برای جمع آوری پول برای تیم فوتبال جزیره تصمیم می گیرند که یک دکه لیموناد فروشی به راه بیاندازند و...

قسمت 18

قسمت ۱۸

امیلی الیزابت برای شنا در استخر عمومی جزیره لحظه شماری می کند اما این استخر هنوز باز نشده است. پس تصمیم می گیرد با کلیفورد وقت بگذراند و...

قسمت 19

قسمت ۱۹

امیلی الیزابت برای خاله ویولتش یک هدیه غافل گیر کننده آماده کرده است. او از تمام لحظات خوبشان با یکدیگر نقاشی کشیده است اما زمانی که خاله اش از راه می رسد این هدیه ها گم می شوند و...

قسمت 20

قسمت ۲۰

زمانیکه پدر امیلی الیزابت جعبه شعبده بازی قدیمی اش را به امیلی الیزابت می دهد، او و کلیفورد تصمیم می گیرند که شعبده باز شوند و برنامه اجرا کنند و...

قسمت 21

قسمت ۲۱

پدر جک برای بچه ها از یکی از دوستان قدیمی اش به نام راوی تعریف می کند که کوهنورد بوده و از یک کوه بلند بالا رفته است. بچه ها تصمیم می گیرند وانمود کنند که کوهنورد هستند و...

قسمت 22

قسمت ۲۲

بچه ها با هم قایم موشک بازی می کنند. اما اندازه کلیفورد قایم شدن را برای او سخت کرده است. امیلی الیزابت راهی خلاقانه برای کمک به کلیفورد پیدا می کند و...

قسمت 23

قسمت ۲۳

دانه کوچکی که امیلی الیزابت کاشته بود به یک گوجه فرنگی بسیار بزرگ تبدیل شده است. او و جک به این فکر می کنند که چه چیزی با این گوجه فرنگی درست کنند و...

قسمت 24

قسمت ۲۴

امیلی الیزابت و کلیفورد وانمود می کنند که ربات هستند. آنها می خواهند به والدین امیلی کمک کنند که برای یک مهمانی حاضر شوند اما...

قسمت 25

قسمت ۲۵

امیلی الیزابت روزش را خوب شروع نمی کند و این باعث می شود که اخلاقش خوب نباشد. خیلی زود بد اخلاقی امیلی به همه سرایت می کند و تمامی مردم روز بدی را تجربه می کنند و...

قسمت 26

قسمت ۲۶

جک جعبه گنجینه های پدرش را که از سفرهای مختلف خود به دست آورده به دوستانش نشان می دهد. آنها تصمیم می گیرند که وانمود کنند که به سفری به دور دنیا رفته اند و...

قسمت 1

قسمت ۱

کلیفورد و امیلی الیزابت چیزی پیدا می کنند که باور دارند تخم دایناسور است. آنها تصمیم می گیرند که به خوبی از این تخم مراقبت می کنند و...

قسمت 2

قسمت ۲

آقای هوارد در مورد بیرون انداختن یک چیز بزرگ و قرمز صحبت می کند. آیا نظر او کلیفورد است؟ کلیفورد و امیلی الیزابت تلاش می کنند تا از ماجرا سر دربیاورند و...

قسمت 3

قسمت ۳

زمانی که آتش نشان فرانکلین قهرمانانه چارلی ماهیگیر را نجات می دهد. بچه ها تصمیم می گیرند با اعطای یک مدال شجاعت از او تقدیر کنند و...

قسمت 4

قسمت ۴

ماهیگیر چارلی یک توله سگ جدید به نام هادسون دارد. او موجود بسیار دوست داشتنی است اما تنها مشکلی که دارد این است که دوست ندارد چیزی را با بقیه تقسیم کند و...

قسمت 5

قسمت ۵

پروانه پابلو از پیله اش خارج شده است و پابلو بسیار هیجان زده است. او دلش می خواهد که با پروانه اش بازی کند اما...

قسمت 6

قسمت ۶

فصل چیدن توت یکی از زمان های مورد علاقه مری الیزابت و کلیفورد است. آنها صبح زود از خواب بیدار می شوند تا با هم برای چیدن توت به باغ بروند و...

قسمت 7

قسمت ۷

امیلی الیزابت و دوستانش وانمود می کنند کشاورز هستند. آنها مرزعه کوچکی در حیاط پشتی خانه امیلی الیزابت به راه می اندازند و...

قسمت 8

قسمت ۸

امیلی الیزابت و کلیفورد وانمود می کنند که پری های کتابخانه هستند و به خانم کلیتون کمک می کنند که کتاب های اهدایی برای کتابخانه را جمع آوری کند و...

قسمت 9

قسمت ۹

زمانی که امیلی الیزابت و کلیفورد داستان وال سفید عظیم الجثه افسانه ای جزیره بردول را می شنوند، تصمیم می گیرند که به تماشای وال ها بروند و...

قسمت 10

قسمت ۱۰

امیلی الیزابت و کلیفورد وسایلی را در ساحل پیدا می کنند. آنها تصمیم می گیرند با استفاده از این اشیا، موزه وسایل گمشده کلیفورد را بازگشایی کنند و...

قسمت 11

قسمت ۱۱

کلیفورد تصمیم می گیرد تا کارهای بسیار خوبی انجام دهد. او لقب کلیفورد مهربان را برای خود انتخاب می کند و...

قسمت 12

قسمت ۱۲

جک نمی تواند مهارت های موج سواری خود را بهتر کند و این مسئله او را ناراحت می کند و...

قسمت 13

قسمت ۱۳

پس از اینکه امیلی الیزابت داستانی در مورد دار و دسته گرگ های وحشی برای کلیفورد می خواند، کلیفورد تصمیم می گیرد که دار و دسته خودش را به راه بیاندازد و...

قسمت 14

قسمت ۱۴

امیلی تصمیم می گیرد در حیاط خانه اش یک زمین گلف کوچک درست کند و...

قسمت 15

قسمت ۱۵

یک مهمانی بزرگ در جزیره بردول در حال برگزاری است. امیلی الیزابت و جک تصمیم دارند تا مهارت های رقصیدن خود را در این مهمانی به نمایش بگذارند و...

قسمت 16

قسمت ۱۶

دندان لقی که تاکر در دهانش دارد موجب نگرانی او شده است. او نمی تواند روی کارهایش تمرکز کند و...

قسمت 17

قسمت ۱۷

بچه لاک پشت های جزیره از داخل تخم خود بیرون آمده اند. اما بجای اینکه به طرف اقیانوس حرکت کنند، به داخل شهر امده اند و...

قسمت 18

قسمت ۱۸

امیلی الیزابت و کلیفورد با الهام از مجله خانه دنج پدر و مادر امیلی تصمیم می گیرند تا خانه کلیفورد را به یک خانه دنج و گرم تبدیل کنند و...

قسمت 19

قسمت ۱۹

امیلی الیزابت و دوستانش یک پایان بسیار خوب برای یک کتاب داستان درست می کنند و...

قسمت 20

قسمت ۲۰

کلیفورد از اینکه قرار است شب را در خانه بیلی بگذراند بسیار هیجان زده است و...

قسمت 21

قسمت ۲۱

آنتونی چشمانش ضعیف شده است و باید عینک بزند. اما دلش نمی خواهد همه او را با عینک ببینند. امیلی الیزابت و اهالی شهر تصمیم می گیرند به او کمک کنند و...

قسمت 22

قسمت ۲۲

پدر و مادر امیلی الیزابت می خواهند بیرون بروند و پرستار همیشگی امیلی در دسترس نیست. آنها یک پرستار جدید به نام رز را به خانه می آورند. امیلی از حضور رز در خانه احساس راحتی نمی کند و...

قسمت 23

قسمت ۲۳

بچه ها تلاش می کنند تا سکه شانس گم شده جزیره را پیدا کنند. آنها می آموزند که تمام چیزی که پابلو لازم دارد کمی اعتماد به نفس است و...

قسمت 24

قسمت ۲۴

امیلی الیزابت اعلام می کند که روز انجام کارها به صورت برعکس فرا رسیده است. او و کلیفورد به جای صبحانه، شام می خورند و به جای سلام، خداحافظی می گویند و...

قسمت 25

قسمت ۲۵

امیلی الیزابت با الهام از یک کتاب، یک مرکز نگهداری رزانه از حیوانات خانگی تاسیس می کند. او از تمامی حیوانات خانگی شهر می خواهد که به مرکز آنها بیایند و...

قسمت 26

قسمت ۲۶

امیلی الیزابت می خواهد برای اولین بار به تنهایی به خانه سامانتا برود و شب را در آنجا بماند. کلیفورد از اینکه می خواهد برای اولین بار تنها باشد مضطرب است و...

قسمت 1

قسمت ۱

امیلی الیزابت و سامانتا تصمیم دارند تا روزنامه خود را داشته باشند، اما خبری برای نوشتن پیدا نمی کنند و...

قسمت 2

قسمت ۲

الیزابت، پابلو و جک یک مهمانی تولد غافل گیری برای سامانتا ترتیب داده اند. اما سامانتا از این مهمانی خوشحال نمی شود و...

قسمت 3

قسمت ۳

الیزابت، پابلو و جک یک مهمانی تولد غافل گیری برای سامانتا ترتیب داده اند. اما سامانتا از این مهمانی خوشحال نمی شود و...

قسمت 4

قسمت ۴

ناتالی چان قرار است به جزیره بردول نقل مکان کند. پابلو از همه می خواهد تا به او کمک کنند و به ناتالی خوشامد بگویند و...

قسمت 5

قسمت 5

امیلی الیزابت و کلیفورد تصمیم می گیرند که ادای بزرگترها را در بیاورند و فروشگاه خود را باز کنند. خیلی زود متوجه می شوند که عجله ای برای بزرگ شدن نیست و...

قسمت 6

قسمت ۶

امیلی الیزابت، کلیفورد و دوستانشان سفری را به دور جزیره آغاز می کنند تا سامانتا بتواند برای بروشور جدید شهر، عکس مناسبی بگیرد و...

قسمت 7

قسمت ۷

امیلی الیزابت، سامانتا و پابلو می خواهند یک خانه درختی درست کنند اما نمی توانند روی مدل آن به توافق برسند اما در نهایت به این نتیجه می رسند که بهترین طرح، طراحی مشترک آنها است و...

قسمت 8

قسمت ۸

امیلی و دوستانش تصمیم می گیرند گروهی به نام قهرمانان جزیره تشکیل دهند. آنها متوجه می شوند که هیچ کدامشان به طور مشخص نمی داند که قهرمان چه ویژگی هایی دارد و...

قسمت 9

قسمت ۹

زمانی که هادسون از صدای طوفان می ترسد، کلیفورد و بیلی تلاش می کنند تا این صدای بلند و ترسناک را به یک موسیقی باحال و خنده دار تبدیل کنند و...

قسمت 10

قسمت ۱۰

کلیفورد واحد ویژه امنیت کی ۹ خود را در جزیره راه اندازی می کند. او در برقراری تعادل میان خوشگذرانی و امنیت دچار مشکل می شود و باید از کسی در این زمینه کمک بگیرد و...

قسمت 11

قسمت ۱۱

امیلی الیزابت و دوستانش به دیگران کمک می کنند تا ساحل را برای آمدن طوفان آماده کنند. هادسون مسئول جایگاه غریق نجات می شود. او باید به وقت نیاز درخواست کمک کند و...

قسمت 12

قسمت ۱۲

سگ ها تصمیم می گیرند نوبتی داخل قلعه ای که دوستانشان برای آنها ساخته اند بازی کنند، اما به طور تصادفی این قلعه را خراب می کنند و...

قسمت 13

قسمت ۱۳

در نمایشگاه شگفتی های بردول، امیلی پیشگو به کلیفورد می گوید که چیزی گم خواهد کرد. این پیشگویی سبب می شود که کلیفورد عصبی و مضطرب شود و...

قسمت 14

قسمت ۱۴

امیلی، الیزابت و کلیفورد باید به یک سری بز رسیدگی کنند. این بزهای بازیگوش همه جای جزیره را به هم ریخته اند و...

قسمت 15

قسمت ۱۵

کلیفورد و دوستان سگی اش یک هواپیمای بادبادکی خاص را هوا می کنند. باد، این هواپیما و خلبان ویژه اش را با خود می برد و...

قسمت 16

قسمت ۱۶

زمانی که کتاب مصور پابلو خراب می شود، سگ او، هیرو وارد عمل می شود و...

قسمت 17

قسمت ۱۷

لباس مخصوص هالووین کلیفورد برای او اندازه نمی شود، هاوارد تلاش می کند تا لباس مناسبی برای او پیدا کند و...

قسمت 18

قسمت ۱۸

شب هالووین فرا رسیده و کلیفورد از یک هیولای ویژه می ترسد. دوستانش تلاش می کنند به کلیفورد کمک کنند تا از این شب لذت ببرد و...

قسمت 19

قسمت ۱۹

روز تحویل غذای سگ رسیده است. زمانی که یک غذای کاملا جدید توسط کشتی به جزیره آورده می شود، کلیفورد بسیار هیجان زده می شود و...

قسمت 20

قسمت ۲۰

کفش های ورزشی مورد علاقه جک خراب شده و او مجبور است آنها را دور بیندازد. جک از این مسئله بسیار ناراحت است و دوستانش تلاش می کنند تا دوباره او را خوشحال کنند و...

قسمت 21

قسمت ۲۱

پابلو آرزو می کند که یک خواهر کوچکتر داشته باشد و آرزویش برآورده می شود. او و دوستانش مسابقه آرزو کردن برگزار می کنند و پابلو می ترسد که مهم ترین آرزویش برآورده نشود و...

قسمت 22

قسمت ۲۲

با ورود خواهر کوچکتر به زندگی پابلو، پابلو احساس می کند کنار گذاشته شده است. کلیفورد و هیرو به او کمک می کنند تا با شرایط جدید زندگی اش کنار بیاید و...

قسمت 23

قسمت ۲۳

امیلی الیزابت و سامانتا در یک تلاش سخت و طاقت فرسا به دنبال بهترین هدیه تولد برای کلیفورد هستند. اما به نظر می رسد امیلی الیزابت تنها کسی نیست که به دنبال چیز خاصی می گردد و...

قسمت 24

قسمت ۲۴

کلیفورد قرار است به مطب دامپزشک برود اما از انجام این کار می ترسد. امیلی الیزابت با بازی کردن نقش دامپزشک تلاش می کند تا ترس کلیفورد را از بین ببرد و...